وقتی داری حقیقتو میگی ... نمیتونم حرفی بزنم
ترجیح میدم بپذیرم .
ازت راضیم که راستشو میگی
من اینطوری فکر نمیکردم هیچیو از اول
اما اینطوری بوده ...
آره تو حقیقتارو میگی خوب
گرچه اکثرش ناراحتم میکنه اما خوبه
نظرمو عوض میکنه , آمادم میکنه , امید بی جایی که دارمو مییگیره
رویاهامو پاک میکنه , شوکم میکنه , میزنه تو سر احساساتم
گاهی اوقات مو های تنمم سیخ میکنه , میترسونتم
باعث بغض های طولانی ام میشه
اما حقیقت حقیقته ! تو اونجور نبودی که فکرشو کردم
تو خود حقیقت و راستی بودی و هستی فقط گوینده ی حقیقت و راستی نیستی
خود خودشی
آره برا من دردناکه اما اجباری
قبوله ولی حالا من چکار کنم ...
نظرات شما عزیزان:
|